تو که بارون رو ندیدی
گل ابرها رو نچیدی
گِله از خیسی جاده های غربت میکنی؟
تو که بارون رو ندیدی
گل ابرها رو نچیدی
گِله از خیسی جاده های غربت میکنی؟
بر نفسهایم لعنت میفرستم
بر بودن اجباریم لعن میفرستم
بر بودن و نفسی که برای دنیایی است پر از آدم های سنگی...